این نوشتار مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعهد عاطفی می باشد. در بخش اول چارچوب و مبانی نظری تعهد عاطفی تشریح می شود و در بخش دوم پیشینه نظری تحقیق تعهد عاطفی در پژوهش های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد.

 

 

 

 

مقدمه مبانی نظری تعهد عاطفی :

مفهوم تعهد عاطفی

تعهد عاطفی : به معنای دلبستگی هیجانی و احساس هویت و درگیری كارمندان در سازمان است كه در این شكل از تعهد كاركنان در سازمان باقی می مانند چون "می خواهند بمانند" (آلن و میر ، 1991، 61 ). تعهد عاطفی، به وابستگی احساسی شخص، هویت یابی اش با شغل، و درگیری اش در حرفه، التزام به شغل و سرمایه گذاری بلندمدت در حرفه اشاره دارد (یاهک،1391 ، 141). این نگرش به صورت یک «دلبستگی هیجانی، عاطفی» نسبت به سازمان تعریف می شود كه در آن احساس هویت افراد بسیار قوی است، درگیر كارند و از عضویت در سازمان لذت می برند (آلن و میر،1991 ،2).

 

 

حس دلبستگی جوهره تعهد عاطفی سازمانی و افزایش تمایل به حفظ رابطه نزدیك با سازمان محسوب می شود. این امر مطابق با مقاله های نظری (پیرس، رابنفیلد و مورگان ، 1991 ) و پژوهش های اخیر (می هیو و همكاران، 2007 ؛ ام دی سیدین، سامباسیوان و مونین دی ، 2010 ؛ ون داین و پیرس  ،2004، به نقل از برنهارد و اُدریسكول ، 2011)، بوده است كه بیان داشته اند، مالكیت روان شناختی یك عامل مركزی اما متمایز از تعهد عاطفی است. به طوری كه لاولر  ( 1992 )، عقیده دارد كه كاركنان باید احساس كنند كه مالك سازمان هستند تا مشخصه های تعهد عاطفی در آنها گسترش یابد(خسروی ،  1389). 

 


تعهد مداوم: در بردارنده هزینه های متصور ناشی از ترك سازمان است. یعنی تمایل فرد به ماندن در سازمان بیانگر آن است كه وی به آن كار احتیاج دارد و كار دیگری نمی تواند انجام دهد. كاركنان در سازمان می مانند چون كه "نیاز دارندكه بمانند" (گرینبرگ و دیگران  ، 2000). طبق این تعریف، افراد درسازمان می مانند نه به دلیل این که احساس اجبار اخلاقی کرده یا احساس وابستگی عاطفی داشته باشند، بلکه به این دلیل که اگر سازمان را ترک کنند برخی مزایای شغلی ازجمله: مقام و جایگاه شغلی، مزایای بازنشستگی و ... را از دست خواهند داد (جهانگیری وهمكاران،408،1386 ).

 

 

 

مقدمه پیشینه تحقیق تعهد عاطفی :

حاج کریمی و دیگران (1391) تحقیقی با عنوان "تأثیر ادراک از عدالت بر تعهد عاطفی، با لحاظ اثر میان سطحی رهبری ملاحظه ای" انجام داده اند. جامعه ی آماری این تحقیق شامل 461 نفر ازاعضای هیأت علمی دانشگاه های تهران بوده است. نتایج این پژوهش نشان داده است که ادراک اعضای هیأت علمی از وجود عدالت توزیعی و رویه ایی در دانشکده بر تعهد عاطفی آنها اثر مثبت داشته است؛ همچنین سبک رهبری ملاحظه ایی مدیران دانشکده هم دارای تأثیر مثبت مستقیم بر تعهد عاطفی اعضای هیأت علمی و هم دارای تأثیر مثبت تعدیل کننده بر رابطه بین ادراک از عدالت توزیعی و تعهد عاطفی آنان بوده است و تأثیر رهبری ملاحظه ایی مدیران دانشکده بر رابطه بین ادراک از عدالت رویه ایی و تعهد عاطفی اعضای هیأت علمی تأیید نشده است. 

 


آذرنوش و دیگران (1391) ، تحقیقی با عنوان "رابطه ی مالکیت روان شناختی با تعهد عاطفی و میل ماندن در شغل در کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب – اهواز " انجام داده اند. جامعه ی آماری این تحقیق 126 نفر از کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب بوده است. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه تحلیل شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که بین مالکیت روان شناختی و به طور کلی و یک بعد از آن( مالکیت روان شناختی مبنی بر سازمان) با تعهد عاطفی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد، همچنین مالکیت روان شناختی مبتنی بر سازمان، پیش بینی بهتری نسبت به مالکیت روان شناختی مبتنی بر شغل برای تعهد عاطفی محسوب می شود.